تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم...
ای همره و همراه دل من!
آن شب سرد و سکوت...
آن شب بیماری جسم و
دل شکستگی های عاشقانه
آن شب آه و حسرت و تمناهای بی حاصلم
آن شب...
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم...
با اشک بر ناله های قلب پریشم قلم زدم ...
تقدیم به همه... وبه ویژه هم او که همیشه در من و با من است
+ نوشته شده در جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴ ب.ظ توسط الهام کاکی
|