بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم...
به یاد فریدون مشیری و واژه هایی به بهانه شعر کوچه او ...
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
از برای غم هجرت دل به رب تو ببستم
بی تو ای مهتابم کوچه دگر حال و هوای گذر دوست ندارد
با گذر کردن من جوی پر از آب, صدای نی و سنتور ندارد
آن شب رویایی که همه میدانند باهم از کوچه دلدار گذشتیم
دگر انگار خیال گذر از چشم من و آمدن فردای بی دوست ندارد...!
"حرف دل الهام"