گویی ندارد ادب را آداب...!
سلام همراهان همیشگی ام.
دیروز پستی رو با عنوان دوباره ...
در وبلاگ استاد ابو الفتحی خوندم که مرا به فکر وا داشت
و با خود به سالیان گذشته برد.
همون سالهایی رو میگم که ادب و احترام به استاد ومعلم
در جامعه به وضوح دیده میشد.
همون سالهایی که اگه کوچکترین بی احترامی به استادی می شد
از مسئول و خانواده و دانشجو و دانش آموز گرفته تا مردم عادی
لب به اعتراض می گشودند و به اون نابخرد درسی می دادند که
تا همیشه موضوع تمرین خوشنویسی رو یادش بمونه که:
"ادب آداب دارد و ادب مرد به ز دولت اوست..."
همین باعث شد در نیمه های شب دست به قلم برده و بنگارم آنچه رو
که حس می کنم درد و معضل جامعه امروزماست...
=====================
عجب رسمیه رسم زمونه
دانشجو مدام می گیره بونه
گوید به استاد حرف ناصواب
گویی ندارد ادب را آداب
ادب پر زده از اصل و ریشه
خدایا دریاب نسل بی پیشه
الا ای نادان شوی بی امان
گرت نبخشد استادت زجان
===============
افسوس که عده ای با افکار و اعمال نا آگاهانشون دارند
تیشه به ریشه فرهنگ احترام در جامعه می زنند!!!!