دفتر شعرم بسته می شود !
عزیزان همراهم
اگر میهمان خانه هایتان نمی شوم ،
مرا تحریم حضور نکنید ...
به مهمانی ام اگر می آیید ...
حرمت پاسخ ، به حضور گرمتان خواهم داد !!
این روز ها ،
اگر لحظه هایم مجال مهمان شدن نمی دهند هیچ ،
فرصت میزبانی ام که هست هنوز !!!
می دانم که هر آمدی رفتی دارد !!
لیک ،
آمدتان را اگر بی رفت من ، بسیار شده است ،
به آن لحظه های خوبتان ،
فراموش کنید ...
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
**خدانگهدار و به امید دیدار**