ادامه مطلب
اين كتاب روايت زندگي روشنفكران و نويسندگان پس از جنگ جهاني اول است. چند داستان‌نويس كه در جنگ جهاني اول‌جنگيده اند و شاهد كشته شدن ميليون‌ها نفر بودند، تصميم مي‌گيرند براي فراموش كردن مصيبت‌هاي جنگ به مسافرت بروند و زندگي ديگري را آغاز كنند،امادر نهايت درمي‌يابند كه آن‌ها نسلي تباه‌شده هستند.

 «خورشيد همچنان مي‌دمد» اولين رمان ارنست همينگوي - نويسنده‌ي سرشناس و برنده‌ي جايزه‌ي نوبل ادبي - است.

لامع در پيش‌گفتار كتاب مي‌نويسد: «داستان اين كتاب روايت زندگي روشنفكران و نويسندگان پس از جنگ جهاني اول است. چند داستان‌نويس كه زماني در جبهه‌هاي جنگ جهاني اول مي‌جنگيدند و شاهد كشته شدن ميليون‌ها سرباز و مردم بي‌گناه بودند، تصميم مي‌گيرند تا براي پر كردن خلأ زندگي و فراموش كردن مصيبت‌هاي جنگ به مسافرت بروند و زندگي را با خوشي بگذرانند و در نهايت درمي‌يابند كه آن‌ها نسلي تباه‌شده هستند.»

او همچنين عنوان مي‌كند: «از همان آغاز، اثر «خورشيد همچنان مي‌دمد» بحث و گفت‌وگو را در محافل ادبي برانگيخت. وقتي رمان براي اولين‌بار چاپ شد، طبقات بالاي جامعه سعي كردند شخصيت‌هاي درون كتاب را با اشخاص معروف از دنياي مهاجران مرتبط كنند؛ اما طولي نكشيد كه هيجان اين بازي حس و گمان فروكش كرد و شخصيت‌هاي همينگوي رها شدند تا در جايگاه خود بررسي شوند؛ به طوري كه خيلي‌ها بر اين اعتقادند كه اين داستان در اصل خاطرات پس از جنگ ارنست همينگوي است.

بنابراين به رغم تمام اين مباحث، داستان «خورشيد همچنان مي‌دمد» به طور آشكار جامعه‌ي مهاجر را به علت فقدان پايه‌هاي اخلاقي نكوهش مي‌كند؛ اما بازتاب علمي مردم نسبت به اين كتاب در طي سال‌ها، تزوير تمامي جامعه را به دليل امتناع از قضاوتي تند درباره‌ي افرادي كه در نظر جامعه جذاب و مسحوركننده‌اند، به وضوح نشان مي‌دهد.»