در قروني كه زن ها از حقوق ابتدايي خود محروم بودند

 عرفان جايگاه بلندي براي زن در نظر گرفته بود

ظاهرا بر زن چو آب ار غالبي

باطنا مغلوب و زن را طالبي

پرتو حق است آن معشوق نيست

خالق است آن گوييا مخلوق نيست

 زن در عرفان جمال ايراني واسطه ي فيض از آسمان به زمين است

و عشق زميني و اين جهاني نردباني براي عروج به عشق الهي به شمار مي آید.