حج به خدا جز به دل پاک نيست...
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
عزیزانم مطلب اندکی طولانی ست اما به یک بار خواندنش می ارزد
دل خوش از آنيم که حج ميرويم
غافل از آنيم که کج ميرويم
کعبه به ديدار خدا ميرويم
او که همينجاست کجا ميرويم
حج بخدا جز به دل پاک نيست
شستن غم از دل غمناک نيست
دين که به تسبيح و سر و ريش نيست
هرکه علي گفت که درويش نيست
صبح به صبح در پي مکر و فريب
شب همه شب گريه و امن يجيب
**************
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
گفتند که در برون چه کردی که داخل خانه آیی
************
به کعبه گفتم تو هم خاکی من خاک
چرا باید که من گرد تو گردم؟
جواب آمد تو با پا آمدی باید بگردی
برو با دل بیا تا من بگردم
**********
ای قوم به حج رفته
دیدن همیشه خوب است
خواه دیدن آن زیبایی ها باشد
خواه دیدن این زیبایی ها
شاید کلاسی که ما در آن درس می خوانیم از این هم
ویران تر باشد
==============
شاید پای پوشی که با آن می خواهیم در صراط مستقیم قدم بر داریم از این هم کهنه تر باشد
شاید آب گوارایی که می نوشیم از این هم کثیف تر باشد
شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد
شاید صفای کودکی مان را اینجا ، جا گذاشته ایم
شاید خانه آخرتمان از این بدتر است
شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی ماشین هایشان ،

شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود

و شاید کودکی و پیری مان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد

چشمها را باید شست




ناصرخسرو قبادياني، شاعر پرآوازهي ايراني، درباره حج شعر معروفي دارد كه سراسر حكمت و پندآموز است. پيشنهاد ميشود كه همهي كساني كه قصد اين فريضه را در آينده دارند و حاجياني كه دارند برميگردند، آن شعر را بخوانند و به نيكي در آن بينديشند. خلاصهي شعر به زبان خودماني اين است كه شاعر ميگويد: وقتي حاجيان برگشتند، من به استقبال رفتم؛ زيرا در ميان قافله، دوست عزيز و بزرگواري داشتم. از او پرسيدم كه حج را چگونه گزاردهاي؟ آيا هرچه غير از خدا را بر خود حرام كردهاي؟ پاسخ داد: نه. گفتم: وقتي لبيك زدي، نداي حق را در خود ميشنيدي؟ گفت: نه. گفتم: وقتي گوسفند را قرباني كردي، آيا نفس شوم خود را هم در راه خدا قرباني كردي؟ پاسخ داد: نه. گفتم: وقتي سنگ جمار بر شيطان زدي، آيا همهي عادات و فعلهاي شيطاني را از خود برون كردي؟ گفت: از اين چيزهايي كه تو ميگويي، من هيچ نميدانم. گفتم: اي دوست، پس حج نكردي، فقط خود را به زحمت انداختي و پول و مال خويش حرام كردهاي.
مطابق احكام شرعي، درصورتيكه همهي شرايط فراهم شود، يكبار بهجايآوردن حج بر مسلمانان واجب ميشود. اما اگر بخواهيم در آموزههاي عرفاني و ديني بزرگان اين حوزهها ژرفنگري كنيم، قضيه خيلي پيچيدهتر از اين ميشود، تا جايي كه در وضعيت كنوني مردم جامعهي خودمان، حج حتي بر يك نفر هم واجب نميشود؛ زيرا واجبات مهمتري از آن وجود دارد. در احاديث، روايات و ضربالمثلهاي آموزنده و بازمانده از بزرگان دين و عرفان داريم كه «اول همسايه، سپس خانه»، «چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرام است»، «دل خانهي حقيقي خداست»، «از آن سنگ ندايي برنميخيزد؛ ولي از دل يتيمان دعايي بلند ميشود»...
باوجود اينهمه پشتوانههاي غني و فرهنگي، متأسفانه بسياري از كساني كه به حج رفته يا ميروند، كمتر به فلسفهي حقيقي و معنويات عميق آن توجه ميكنند. واقعيت اين است که در ميان اقشار ناآگاه، از لقب «حاجي» براي «پز» استفاده ميشود، درحاليكه باطنشان از معنويت تهي است، ظاهر و كلهشان از غرور «حاجي بودن» پر است. در اطرافشان افراد بيكار و نيازمند بسيار است؛ اما آنان همچنان غرق در مستي عنوان خويشاند. بدتر اينكه بسياري از اين لقب براي سوءاستفادههاي مالي و اخلاقي و كسب موقعيتهاي ناحق كمك ميگيرند. امسال در اخبار آمده بود كه نزديك به سيصد نفر از حاجيان گذرنامهي تقلبي داشتند. تعدادي هم به خاطر حمل مواد مخدر دستگير شدند. بايد از اين بزرگواران پرسيد كه هدف از حجرفتن چيست؟ به اينگونه افراد چه نامي بايد داد؟ حاجي تقلبي، حاجي قاچاقچي، سوداگران مرگ يا زائران حج!؟
آيا هيچ فكر كردهايم كه مبلغ پولي كه هر سال از اين راه در حلقوم عربستانيها ميريزيم، چقدر است؟ در كشوري كه آمار بيكاري و فسادهاي ناشي از فقر بسيار سرسامآور و نگرانكننده است و تاريكي فقر و فساد بر زندگي بسياري از مردم ايران سايه گسترده، چه اصراري است كه چراغ رفاه زندگي مردم كشور ديگري را با روغن ارز و پول خودمان برافروزيم؟ شخصي ميگفت كه بيش از هفتبار به حج رفته است! به جرئت بايد گفت اگر با پولي كه خرج اين راه كرده، هفت يتيم يا هفت خانوادهي تنگدست را از مشقتهاي زندگي و فقر نجات ميداد، ثوابش هفتادهزار بار بيش از اين بود.
كشور ما مثل خانهي ماست و همهي ملت ايران از يك خانوادهاند. تا زمانيكه بخشي از مردم و اعضاي اين خانواده، بهشدت مشكلات رفاهي دارند، هيچكس در آن مستطيع نيست. اين درس را از بزرگان خويش آموختهايم. ميگويند يكي از مراجع مشهور قم هيچگاه مستطيع نشد و به حج نرفت، درحاليكه وجوهات زيادي دريافت ميكرد. او همهي پولها و وجوهات را دقيقاً در راه درست و كمك به مردم فقير بهكار ميگرفت. دين و ايمان حقيقي همين است.
نقل است بايزيد بسطامي، از عرفاي بزرگ، در راه سفر حج بود. به خانهي صاحبدلي تنگدست وارد شد. ميزبان از او پرسيد: عزم كجا داري؟ گفت: قصد زيارت كعبه دارم. ميزبان گفت: هفتبار به دور من طواف كن كه از طواف خانهي خدا بهتر است و اين پولهايي كه ميخواهي در سفر حج خرج كني، به من بده كه ثوابش صدبرابر حج است.
خدمت من طاعت و حمد خداست/ تا نپنداري كه حق از من جداست
به گفتهي مولانا:
اي قوم به حجرفته كجاييد؟ كجاييد؟/ معشوق همين جاست، بياييد بياييد
معشوق تو همسايهي ديوار به ديوار/ در باديه سرگشته شما در چه هواييد؟
اما ما با اندوه فراوان، اكثراً حقيقت دين را ناديده گرفته و پوستهي آنرا دو دستي چسبيدهايم و همه
دلخوش از آنيم كه حج ميرويم/ غافل از آنيم كه كج ميرويم
يا به زبان ساده از : دکان زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ
29.865.000.000.-دلار يا قريب سي ميليارد دلار بوده است.
زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند
1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار
يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان
عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به
خود اختصاص داده اند.
نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اين همه
زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد
از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است....
طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران
کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني
داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران عربستان مقام اول را به
خود اختصاص داده است.
علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان
شيعه کافر هستند.
طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين
و منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند.
با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه
به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنند مي توان تعداد
170.000 مسکن روستائي احداث کرد...
يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت
شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد
يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه
و ورزشي در کشور ايجاد کرد
ويا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با
ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد
ويا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده
بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود....
اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه
توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار
دارند آباد ميشود.....و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به
مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا
راه بسيار درازي در پيش است
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
واینک شعری زیبا از شیخ بهایی