وقتی خلیفه کشی باب شود...!
به بهانه رعایت قوانین در دانشگاه و
حذف دانشجو به خاطر غیبتهایش...
البته در رویاهایمان!!!!!!!!!
همهمه بچه ها هنوز ادامه داشت .
انگار نه انگار که استاد در کلاس است و مشغول صحبت کردن!
بالاخره بعد از چند تذکر از طرف استاد سکوتی در کلاس حاکم شد
ومتوجه سخنان ایشان شدیم که:
"با توجه به اینکه زمان ترم تابستان کوتاهه و ایام ماه مبارک رمضان رو هم در پیش
داریم افرادی که حاضرند به غایبین اطلاع رسانی کنند که اگه بیش از سه جلسه
غیبت داشته باشند حتما حذف خواهند شد و..."
وقتی این حرفهارو شنیدم دستم رو به نشونه اجازه بلند کردم .می خواستم حرفی
بزنم اما یکی از دوستانم که حدس زد چی می خوام بگم دستم رو پایین آورد و
آهسته گفت:
"خواهش میکنم چیزی نگو...
مگه ندیدی دیروز که حرف حق رو می گفتی خیلی ها طلبکارهم بودندو..."
گفتم:
آخه همه اساتید همین حرفها رو می زنند
اما موقع عمل یک طور دیگه برخورد می کنند!
و شاید خود مسئولین ازشون می خوان که غیبت ها رو در نظر نگیرند.
درهمین موقع یکی از دوستان همون حرف دل من و امثال من رو به طور دست و پا
شکسته به استاد گفت و ایشان در جواب فرمودند:
"که با بقیه اساتید فرق می کنند و به ما فرمودندیقین داشته باشید
که به قولم عمل خواهم کرد."
در ادامه سخنانشون هم فرمودند که:
"استاد این اجازه رو داره شخص غایب رو حذف کنه و... هر استادی روشی داره .
حتی مسئولین دانشگاه نمیتونند به اون حکم کنند و در مورد تدریس و امتحان
و نمره و حذف کردن دانشجو تصمیم بگیرند چه برسه به دانشجوها.
دانشجو باید تابع استاد باشه نه استاد تابع دانشجو و... "
استاد بزرگوار کاملا درست و به حق صحبت میکرد اما...!
دیگه داشتم خفه می شدم. هوای کلاس واسم بسیار سنگین شده بود .
ناخودآگاه دستم رو بالا بردم ودوباره اجازه صحبت کردن خواستم.
توجه استاد به سمت دیگه کلاس بود ومتوجه من نشد.
واسه دومین بار دوستم من رو از حرف زدن منع کرد .
به احترام دوست خوبم
حرفهام رو به هیبت سکوتی سنگین و تلخ از راه نایم
با فشار بسیار بلعیدم و دردی به دردهای دلم انباشته کردم.
همون لحظه به یاد یکی از اساتید بزرگوارم افتادم که در ترم گذشته درباره روایت
مخالفت با حضرت علی ع وجریان خلیفه کشی برامون صحبتهایی فرمودندو ...
میتونم بگم در جامعه امروز به خصوص جامعه دانشگاهی ما
برخلاف صحبتهای استاد متاسفانه خلیفه کشی شدیدا رواج پیدا کرده!
(اجازه اساتید در دستان تلاشگر دانشجوهاست!!!!)
تا جایی که استاد عالم وعادل و صادق را به خاطر رخوت و بد اندیشی
و راحت طلبی دانشجویان زیر سوال برده و
عذرش را میخواهند که نکند جویندگان دانش از سنگینی بار علم و کتابهای
فراوانی که مطالعه می کنند خسته و رنجور شوند !
غیبت... که نه. دانشجوها غیبت نمی کنند!
گاهی عده ای آنقدر که کلاس نمی آیند اصلا فراموشمان می شود
که همکلاسی مان هستند !!!!
اساتید ترم های قبل هم می گفتند که چنین میکنیم و چنان ...
اما از حرف تا عمل فاصله هاست!
استادی هم که میخواد به حرفش عمل کنه مورد هزاران اتهام از جانب دانشجو
قرار می گیره و مسئولین محترم به جای اینکه دانشجو رو هدایت کنند به اینکه باید
با درکی از هدفش واینکه هر انسانی ذاتا میخواد به سمت و سوی کمال سیر کنه
باید مطالعاتش رو بیشتر کنه استاد رو مجبور میکنند یک سیر نزولی
طی کنه تا رضایت خاطر رهروان علم و دانش رو فراهم کنه ...
وای بر ما... !
واینگونه است که فرهنگ ایران آریایی ما آنچنان که باید رشد وتوسعه نیافته.
ایرانی که تمدن دیر پای و فرهنگ غنی اش زبانزد عالم بود
اینگونه گرفتار فقر فرهنگی شده .
آیا همین رفتارهای به ظاهر بی اهمیت از عوامل
دوری مان از ارزشها ی فرهنگی نیست؟!
مگر نه این است که پیامبر ص شان استاد را با انبیا برابر می دانند؟!
پس یادمون باشه احترام به اساتید رو هرگز فراموش نکنیم
و خدای نکرده دشمنان دوست نمایشان نباشیم.
ازتون میخوام لطفا مطلب زیر رو با تامل بیشتری بخونید...
==========================================
اگردر جامعه ای اصل بر قدرت طلبی باشد دیگر گوشی برای شنیدن حق در سطح جامعه نمی ماند و فضای مناظره ها به منازعه تبدیل می شود و صحنه گفتگو ها به میدان نبرد گلادیاتورها تبدیل می شود.
تقصیرمردم نیست این بازی است که بزرگان شروع کرده اند
و باید خودشان تمام کنند وگرنه خلیفه کشی که شروع شود
حرمت هیچکس در امان نخواهد بود!!!!
واینگونه است که اول به خود و پس از آن به دوستانم گوشزد میکنم که
بیاییم شان و حرمت اساتید را حفظ نماییم
و بازی خلیفه کشی را در همان نطفه خفه کنیم.
دلنوشته ها و حرف های دل الهام