به بهانه فیش های چند صد میلیونی آقایان !!!!!
به بهانه فیش های چند صد میلیونی آقایان !!!!!
***
در سرزمینی که حکومتش اسلامی ست ؛ مدتهاست تخم مرغ دزدها شتر دزد شده اند و چه بسا مال مردم خورهایی که به نام حقوق ماهانه و با سوء استفاده از موقعیت های شغلی شان اقدام به چپاول مردم ثروتمند اما مظلوم ایران نموده اند ! آن زمان که کودکی بیش نبودم در کتابهای اجتماعی دوران ابتدایی از کاخ نشینان و حلبی آبادها تصاویری را چاپ کرده بودند و من هر بار با دیدن آن عکسها بدون اینکه درک درستی از زندگی اشرافی و یا کوخ نشینان داشته باشم از صمیم قلب دلم به حال آن بی پناهان می سوخت و از مقایسه آن دو تصویر دل زلال و ساده ام به درد می امد!
همیشه متعجب می بودم که چطور پادشاه مملکتی می توانسته بی خیال ملت اش در رفاه باشد و به طرق مختلف به چپاول ثروت ها و اندوخته های سرزمین ایران مشغول باشد در حالی که مردم کشورش جای مناسبی برای سکونت ندارند!
سن من اقتضا نمی کرد که خاطرات دوران شاهنشاهی را به یاد بیاورم و هر انچه که بود همه و همه در کتابها دیده و خوانده بودم و بس!از ایران اسلامی و انقلابی بتی در ذهن ساخته بودم و مدیرانش را عاری از هر خطایی چون آنها آمده بودند تا به اصطلاح علیه فسادهای رژیم شاهنشاهی انقلاب کنند و عدالت را در جامعه برپا نمایند!
افسوس و صد افسوس هر سال که از حرارت و شور اوایل انقلاب می گذشت اسلامی بودن حکومت را کمرنگ تر می دیدم و اجرای عدالت را تنها شعاری زیبا و امری محال !
آن روز که با عشقی بی نهایت معلم شدم و در کلاس در جمع دانش آموزانم حاضر شدم نه به نوع خانه و ماشین و لباس فکر می کردم و نه ثروت اندوزی های میلیونی ...
آنچه برایم ارزش بود حضور مداوم دانش اموزانم در کلاس درس که گواهی بر سلامتشان بود و هم انتقال دانش و اموخته هایم به یکایک انها..چون عاشق شغلم بودم و مقید به حلال و حرام هایی که از کودکی به من اموخته بودند.نه مسلمان افراطی بودم و نه انسانی لاابالی..اما خوب می دانستم لقمه های حلال مرا ارزشمند خواهد ساخت و نه هیچ چیز دیگر...
ادمی چون خشت خام است و با عبرت گرفتن از تلخ و شیرینی های روزگار پخته می گردد.و ای کاش انسان نداند تا کمتر درد بکشد!
این روزها که خبرهای ناخوشایند اختلاس های میلیاردی و دست مزدهای چند صد میلیونی را از رسانه های مختلف میخوانم و می شنوم دلم به درد می آید و گریه ام میگیرد..وقتی به یاد آن تصاویر کتاب اجتماعی دوران کودکی ام می افتم و تمام سالهایی که برای دانش اموزانم این را توضیح دادم که در آزمون ها تقلب نکنند چرا که متقلب همچون سارق می ماند و دشمن خداست و...
ولی زمانی که اتفاقهای اخیر را از زبان دانش اموزانم می شنوم از درون می سوزم !
آیا به راستی مدیرانی که با توجه به موقعیت های اجتماعی یا سیاسی خود دست به چنین تقلب و سرقتی زده اند می توانند خود را مسلمان بدانند و ادعای دوستی با خداوند داشته باشند؟
آن مدیران ارشدی که به بهانه ساعات نمازهای جماعت ساعتها از ارائه خدمت به ارباب رجوع طفره میرفتند و مثلا خود را به صف اول جماعت می رساندند در قنوت های نمازشان با خدای خود کدام ملک و ماشین را معامله می کردند و در سجده های طولانی شان کدام ثروت باد آورده ای را می طلبیدند که نمازشان به نماز جعفر طیار مشهور و معروف می شد؟!
صفرهای حقوقی آن مسلمانان نا مسلمان حاکی از درد بزرگی ست که باورش برای من و همه آنها که حلال خدا را حرام ننموده اند بسی مشکل و غیر قابل باور است .
و اما درد بزرگ تر اینجاست که انچه که در این روزهای اخیر بر همگان آشکار شده تعدادی فیش حقوقی عده ای از مدیران بوده و بس ...حال انها که بدون فیش و بدون ثبت مالی در دفاتر دولتی و قانونی یا در راس دولت و حکومت مشغول ثروت اندوزی همه جانبه در داخل و خارج کشور با نامهای حقیقی یا مستعار هستند چه زمانی شناسایی خواهند شد ؟!
الله اعلم!
آیا آن روز را خواهیم دید که جامعه اسلامی ما به معنای واقعی اسلامی باشد؟
آیا می شود روزی را دید که در ایران ثروتمند اما به غارت رفته فقر و فساد بر چیده شده باشد؟
مگر نه این بوده که انقلاب کرده ایم برای اجرای عدالت و تساوی کاخ نشینان با همان کوخ نشینان رژیم شاهنشاهی ؟!
آیا شما این روزها عدالت و برابری می بینید؟!
من به عنوان یک فرهنگی اگر سکوت کنم و خاموش بمانم هم به خود و هم به فرزندان سرزمینم ظلم نموده ام .چون انها دچار دوگانگی خواهند شد و در عدالت علی و معنای مسلمان واقعی شک خواهند کرد .باید بدانند .باید آگاه باشند .باید بتوانند از تضییع حقوقشان دفاع نمایند.چرا که این سرزمین و تمام ثروتها و منابع آن از آن همه ملت ایران است .
افسوس عده ای می دانند و سکوت می کنند .چرا که هراسان اند که مبادا پایه های مدیریتی شان سست شود و ...اما به یاد داشته باشیم از ماست که بر ماست .سالهاست که شنیدیم و دیدیم اختلاس های میلیاردی را مطرح کردند اما آیا دادگاهی ها و احکام صادره برای ملت منفعتی داشت جز سرگرم کردن عده ای از ما به واسطه رسانه میلی !!!! این بار هم چنین خواهد شد .عده ای استعفا دادند و تعدادی فیش و ارقام آن ها برملا شد اما من می گویم این دردی از مردم مظلوم دوا نمی کند . ریشه فساد در جامعه ایران باید خشک شود .این ها خرده پاهایی هستند که می توان به واسطه انها به ریشه فسادها رسید.
آری ............متاسفانه درد بسیار است ...............خانه از پای بست ویران است............!