شاه من، هستی الهام، تویی...
مهربان ترینم!
زائر چشم سیاه تو منم
زائر چشم سیاه تو منم
شده حیران ز نگاه تو منم
حسرت این دل درمانده تویی
شعله ی آتش آه تو منم
آنکه زد بر دل من زخم، تویی
آخرین پشت و پناه تو منم
راهی بار سفر بسته تویی
آنکه افتاده به راه تو منم
خنده مست شبانگاه، تویی
قطره اشک پگاه تو منم
ماه خندان شب و شعر، تویی
شده از رنج، تباه تو، منم
گرچه خاموش کنی شمع مرا
در شب دلهره، ماه تو منم
شاه من، هستی الهام، تویی
دولت و شوکت و جاه تو منم
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴۵ ب.ظ توسط الهام کاکی
|