تویِ تقویمِ دلِ من ،
همیشه فصلِ بهاری

گاهی وقتا آفتابی و،
گاهی وقتا هم می باری

ماهیِ نگاهِت انگار،
تویِ تُنگِ آسمونه

کی آخه مثلِ تو با من ،
مهربونِ مهربونه

ماهُ به شبِ سیاهم ،
با نخِ خنده می دوزی

تویِ بازیِ بدی ها
تویی که همش می سوزی

از زمینِ چشمایِ من ،
گُلِ اشک داره میریزه

خنجرِ فاصله راستی ،
راستی راستی خیلی تیزه

منو از خوابِ زمستون ،
با یه بوسه تو رها کن

واسه عیدیِ دلِ من ،
درِ قلبتو تو وا کن

رنگِ عشق بزن به بالِ
مرغِ تنهایِ وجودم

منو از قفس نترسون
که گرفتارِ تو بودم...

هفت سینِ اومدنِ تو
حالا دیگه جورِ جوره

ننه سرما هم میدونه
برمیگرده اون که دوره