یادی از روزهای دیرین...

 

دوستت دارم نمی دانم چرا

باز می گویم تو را خواهم بیا

ای صفای خاطر الهام مست

ای همه بود و نبود و هر چه هست

دل خوشم من به نگاه مست تو

زنده می مانم به یک لبخند تو

دلربایی را  ز تو آموختم

من در این ره  جان و دل را سوختم

گر مرا خواهی تو را مهمان کنم

وین دل و جان را همه قربان کنم

تا که باور کنی این دل مال توست

تا ابد مجنون شیدا یاد توست...

 

"حرف دل الهام"